نوآوری ساده است. لازم نیست حتما نابغه باشید و یا مدرک دانشگاه هاروارد را داشته باشید تا فردی خلاق به حساب بیایید. حتی لازم نیست ایده‌ی دست اولی داشته باشید. فقط باید بتوانید کارها را به درستی انجام دهید.
گیتس، جابز، الیسون و زاکربرگ نوابغ تکنولوژی و تجارت عصر حاضر هستند. با این حال هیچ کدام از این نوابغ از دانشگاه فارغ التحصیل نشده‌اند و نتها یک تجارت بلکه تقریبا یک صنعت جدید را ایجاد کرده‌اند. در واقع آن‌ها کار خیلی سختی را انجام نداده‌اند فقط هر کدام از آن‌ها ایده‌ی خود را به تدریج گسترش داده است.
حالا شما چطور می‌خواهید این کار را انجام دهید؟ چگونه ایده و رویایی که در اطرافتان در محیط کار و زندگی‌تان وجود دارد را به محصولی واقعی تبدیل می‌کنید؟ چگونه می‌خواهید خلاقیت و نوآوری نهفته در خودتان و تیم‌تان را بیدار کنید؟
این ۱۰ دستورالعمل به شما کمک می‌کند تا بتوانید از پس این مسائل بربیایید:
۱. نوآوری تک نفره نیست
نوآوری یک تمرین انفرادی نیست. گیتس، جابز، الیسون و زاکربزگ هر کدام گروهی دور و برشان بود که آنها را حمایت می‌کردند. همین افراد و گروه‌ها بودند که به ایده‌ها و محصولات جابز نگاه‌هایی متفاوتی کردند تا سرانجام به نتایج بهتری ختم شدند. هیچ کس قادر مطلق نیست؛ حتما به حمایت‌های متقابل نیازمندید. این محیط را با درگیر شدن با افرادی که به آن‌ها ایمان دارید و آن‌ها نیز شما را قبول دارند، ایجاد کنید و مسیر خلاقیت و نوآوری خود را طی کنید.
۲. زمان به نفع شما نخواهد بود
مثلث مهم منابع، حوزه و زمان نقش مهمی را در کار و روند کاری‌تان ایفا می‌کند. اما در این بین زمان نقش اهرمی و کلیدی را دارد. باید توانایی خود را برای استفاده از این سه عامل مهم، مخصوصا زمان را تقویت کنید.
وقتی وارد مراحل اولیه و نوپای کار خود می‌شوید، این عوامل تغییر می‌کنند. وقتی وارد مرحله‌ی بلوغ کار خود می‌شوید، یک سری از این عوامل ثابت شده‌اند و یک سری هنوز هم تغییر می‌کنند. تمام تلاش شما باید این باشد که این عوامل را تحت کنترل خود دربیاورید.
۳. نیاز به تغییر را درک کنید و بپذیرید
اشتباه نکنید. اگر سازمان شما خلاقیت و نوآوری کافی را ندارد پس احتیاج به تغییر و تحول دارد؛ شاید تغییر و تحولی زیاد و اساسی. راحت از این موضوع نگذرید.
انتظارات خود را درباره‌ی کاری که انجام می‌دهید، مشخص کنید و مواردی را که حس می‌کنید احتیاج به تغییر خواهند داشت را مشخص کنید. از‌ وضعیت موجود خود خارج شوید. شرایط فعلی را فراموش کنید و استراتژی موجود را به استراتژی روزانه تغییر دهید. این موضوع شاید در رفتار سازمان و تیم‌تان تغییر ایجاد کند.
برای مثال اگر روند کاری شرکت شما ویژگی‌های زیر را ندارد، می‌توانید این‌ها را در سازمان خود اعمال کنید:

  • سعی کنید در جلسه‌هایی که برگزار می‌کنید به نتیجه‌ی قابل قبولی برسید
  • پاسخگویی فردی را زیاد کنید
  • سرعت کارها را بیشتر کنید و سعی کنید چابک‌تر شوید
  • سعی کنید به جای کل به جزء از روند جزء به کل استفاده کنید
  • تکرارها را سریع‌تر کنید و با مشتری پروتوتایپ‌سازی را آغاز کنید
  • با تجارت و مشتریان خود بیشتر ارتباط برقرار کنید

۴. سیاست کاری‌تان تاثیرگذار است
باید فرهنگ و سیاستی را در سازمان خود بسازید (یا دوباره بسازید) که بر پایه‌ی مشتری مداری، ارتباط آزاد، توانمندسازی، فروتنی، نوآوری، تغییر و جذابیت باشد.
به یاد داشته باشد که قرار نیست دوباره چرخ را اختراع کنید. می‌توانید از شرکت‌ها و سازمان‌های دیگر نیز الهام بگیرید:

۵. چتر را همراه خود داشته باشید
تیم خود را از حواس پرتی‌ها دور کنید و از آن‌ها محافظت کنید و با در اختیار گذاشتن منابع و اختیار عمل، به آن‌ها قدرت دهید تا کار خود را بهتر انجام دهند. مثل یک چتر تیم خود را در برابر اتفاق‌های ناچیز که تمرکز آن‌ها را از بین می‌برد، محافظت کنید.
۶. حباب‌های خود را بترکانید
چترها می‌توانند تبدیل به حباب شوند و حباب‌ها بالاخره روزی می‌ترکند. چیزی که شما برای محافظت از تیم‌تان در برابر مشکلات، عوامل منحرف کننده، سیاست‌های خاص و … استفاده می‌کنید ممکن است تبدیل به عایقی شود که  تیم‌تان را از دیگر اعضای شرکت جدا کند.
۷. شکست یک گزینه است
Nielsen می‌گوید از هر سه محصول دوتای آن به شکست می‌انجامد. شما برای این موضوع آماده‌اید؟ آیا تیم‌تان می‌تواند از محصول‌تان بگذرد؟ شکست گزینه‌ای است که ممکن است برای شما پیش بیاید و باید در مورد آن آگاهی لازم را داشته باشید.
از طرف دیگر موفقیت، نتیجه‌ی تکرار است. مطمئن شوید که کسب و کار شما آماده‌ی تکرار و حفظ سرمایه‌ی شماست.
۸. توقف نکنید
همیشه آماده باشید و هیچگاه توقف نکنید. ممکن است شکست بخورید، اما اگر زودتر این اتفاق پیش بیاید زودتر مخاطب خود را می‌شناسید و زودتر مسیر خود را اصلاح می‌کنید.
به تیم خود اجازه‌ی شکست را بدهید و بعد از آن سریع حرکت کنید و پیش روید. تنها چیزی که باید برای تیم شما مهم باشد حرکت و ادامه‌ی مسیر است.
۹. به وعده‌های خود عمل کنید
هر محصولی گروه‌های مختلفی از مصرف کننده را داراست؛ سهام‌داران داخلی و خارجی، مدیریت‌ اجرایی، شریکان تجاری و مهم‌تر از همه کاربران. هرکدام از این مصرف کنندگان انتظارات و نیازهای منحصر به فردی را دارند.
بفهمید چه زمانی کدام مصرف کننده اهمیت دارد و از توالی نیازهای آن‌ها سردر بیاورید. تمرکز بر روی مصرف کننده‌ی نادرست در زمان نادرست می‌تواند پایانی برای فرآیند خلاقیت زایی و نوآوری شما باشد.
۱۰. هوای خودتان را داشته باشید
ممکن است شما رهبر خوبی شوید و محصولی را با موفقیت تمام عرضه کنید. اما در آخر برنامه شما به عقب نگاه می‌کنید؟ به افرادی که ممکن است زیر پای‌شان گذاشته باشید؟ خراب کاری‌هایی که کرده‌اید؟ یا فقط به رو به رو نگاه می‌کنید و به ده‌ها حمایت کننده‌ای که منتظر رهبری شما هستند؟
بگذارید هشداری بدهیم: این علاقه‌ی شما به رسیدن به چشم اندازتان ممکن است باعث حواس پرتی شما شود و حتی شما را وادار کند که برای رسیدن به آن دست به هر کاری بزنید. با اینکه تصمیم گیری ویژگی هر رهبری است، اما باید یاد بگیرید که این دو شخصیت درونی‌تان را کنترل کنید. شما علاوه بر اینکه رهبر تیم هستید و سعی دارید پروژه‌ای را به ثمر برسانید، یک همکار، دوست، عضوی از خانواده هم هستید.
حالا با وجود تمام نکته‌هایی که گفتیم وقت را تلف نکنید و همین الان دست به کار شوید و شروع کنید.
 
مطلبی که ترجمه کردم در سایت پارسیش منتشر شده.