در سال ۲۰۱۲ توییتر در یک پُست وبلاگ اعلام کرد در حال اجرای سیستمی است که به این شرکت اجازه میدهد محتوای توییتر را با نظارت کشور به کشور کنترل و یا حتی سانسور کند ـ در مقابل نظارت کلی مطالب در تمام توییتر ـ میتوان از این تصمیم به عنوان بهترین گزینه از تمام گزینههای بد، دفاع کرد . در همین زمان این شرکت در شرایطی قرار داشت که اگر با درخواست مقامات دولتی موافقت نمیکرد، دولتها نیز در مقابل این پلت فرم را بلاک میکردند.
باید به این موضوع اشاره کنیم که شرکتها نمیتوانند از دستورات دادگاهی که در آن کشور دارایی قابل توجه و یا کارمندی ندارند، پیروی کنند. در نتیجه توقع داریم که توییتر فقط از دستورات دادگاهی که از جانب کشورهای انگلستان، ایرلند، ژاپن و آلمان صادر میشود، پیروی کند.
در سال ۲۰۱۲ Tony Wang یکی از مدیران توییتر در انگلستان، توییتر را را یکی از سردمداران آزادی بیان دانست، اما حالا بعد از گذشت دو سال دیگر همچین تعریفی را از توییتر نمیبینیم، مخصوصا در کشورهای روسیه و پاکستان.
چگونه خرس روسی پرنده توییتر را خورد؟
چندی پیش زمانی که کاربران توییتر در روسیه تلاش میکردند حساب کاربری پروی سکتور (Pravy Sektor) را در توییتر ببینند با پیغامی با مضمون :
@PravyjSektorRus: withheld. This count has been withheld in: Russia. Learn More
رو به رو میشدند.
مقامات توییتر تایید کردند که این شرکت این حساب کاربری را به دلیل حکم دادگاه روسیه مسدود کردهاست. این اولین باری نیست که توییتر محتوایی را به دلیل داشتن حکم دادگاه منع یا مسدود میکند. در گزارش سال ۲۰۱۳ این شرکت آمده است که از ۱۷ درخواست حذف محتوا، با حدود ۷۵٪ آن موافقت شده است.
این کار توییتر از دو جهت ناامیدکننده است. اول اینکه توییتر در روسیه هیچ کارمند با دارایی ندارد، پس به هیچ وجه نمیتواند با حکم دادگاه روسیه موافقت کند. و دیگر اینکه این موضوع اصلا هیچ ربطی هم به روسیه ندارد؛ در اینجا پای اوکراین در میان است. بدتر از آن، این است که پروی سکتور علنا حسابی سیاسی است. اگر توییتر از آزادی بیان در کشوری که رسانههای مستقل آن درزیر حملات و فشارهای زیادی هستند، حمایت نمیکند، پس میخواهد حامی چه چیزی باشد؟
مشخص است که توییتر در زیر فشارهای زیاد روسیه مجبور شده است آزادی بیانی که مدعی آن است را نادیده بگیرد.
و پاکستان
این زیر پا گذاشتن یکی از اصلیترین ارزشهای توییتر فقط محدود به روسیه نمیشود. این سانسورهای کشوریِ توییتر بر اساس حکم دادگاه، در پاکستان نیز اجرا شد؛ کشوری که توییتر در آن نه کارمند دارد و نه دارایی.
مقامات پاکستانی درخواست کرده بودند که توییتهایی که محتوای کفر آمیز و غیراخلاقی داردند، حذف شود.
سوالی که خیلی از متخصیص را به فکر وا داشته این است که آیا این حکمها دارای ارزش قانونی هستند یا خیر.
جای تاسف دارد که توییتر در جواب فشارهای مقامات روسیه، دست به سانسور میزند و با مقامات پاکستانی که این سانسور را از جمله وظایف توییتر میدانند، همکاری میکند.
باز هم باید به این موضوع اشاره کنیم که مطبوعات در پاکستان آزادی بیان مناسبی ندارند و حتی یوتیوب نیز در این کشور فیلتر است.
شاید خیلی هم بد نباشد!
خیلی از حامیان توییتر معتقدند در این شرایط و اوضاع جهانی شاید توییتر خیلی هم بد کار نکرده باشد. فیس بوک با خیلی از درخواستهای دولتی سانسور موافقت میکند؛ همانند گوگل. اما کمتر بد بودن خیلی کافی نیست. روزی این شرکت در صدر مدافعان آزادی بیان بود. این که این شرکت همراه با دیگران غرق شود، جای غرور و افتخار ندارد.
حامیان توییتر همچنین میگویند این سانسور کشور به کشور شاید کمی هم زیرکانه باشد، چراکه کاربر کافی است فقط تنظیمات موقعیت جغرافیایی حساب خود را تغییر دهد. این موضوع درست است و این یکی از مزیتهای اینترنت محسوب میشود. اما هنوز هم این نکته به قوت خودش باقی است: سانسور، سانسور است، حتی اگر ضعیف یا قابل دور زدن باشد. هیچکس از توییتر به عنوان «شرکتی که کمتر سانسور میکند» اهمیت نمیدهد.
مطلبی که ترجمه کردم در سایت پارسیش منتشر شده.