زمانی که سرمایه گذاران سهمی را در شرکتهای نوپا و استارتاپها میگیرند، این سوال برای آنها مطرح میشود که این کسب و کار چقدر پول لازم دارد و توقع چه مقدار سود را باید داشته باشند. اما این پایان داستان نیست و شاید نگرانیهای دیگری هم وجود داشته باشد، اما دلایل دیگری هم هست که این افراد تصمیمهای خود را بر اساس آن میگیرند. در اینجا میخواهیم نگاهی به چند مورد از آنها داشته باشیم تا ببینیم سرمایهگذاران چگونه به استارتاپ شما نگاه میکنند.
داستان از کجا شروع میشود؟
همه میدانیم که شرکت شما به یک جهش خیلی خوب نیاز دارد، اما از طرفی هم نیاز دارید تا علاقه و هیجان را دربارهی محصول خود داشته باشید. محصول شما باید حس خاصی را به بازار القا کند. اگر نتوانید سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار دهید، باید کمکم دربارهی اهمیت و کاربردی بودن محصولتان به شک و تردید بیافتید.
سرمایهگذاران زیادی هستند که کسب و کارهای مختلفی را به خاطر نبود علاقه و هیجان پایهگذار آن رد کردهاند. یک کارآفرین باید بتواند یک داستان فوقالعاده را از محصول و سرویس خود تعریف کند، مخصوصا در قدمها اولیهی کار که محصول هنوز به سرانجام نرسیده است و نمیتواند خودش را نشان دهد. اگر نتوانید سرمایهگذار خود را تحت تاثیر قرار دهید مطمئنا مشتریان و کاربرانتان نیز همچین حس و حالی را خواهند داشت.اگر هم نقشهی محکمی ندارید ولی باز هم به پول سرمایهگذار خود احتیاج دارید، پس باید طوری ایدهی خود را مطرح کنید که موفقیت آن تضمین شود.
باید به سرمایهگذار خود این حس را القا کنید که ایدهی شما نیاز مهمی را از کاربرانش حل میکند.
سرمایه گذاری بر روی استارتاپ ها
تیم
موارد مهم دیگری هم در این فرآیند تاثیر دارند؛ آیا بنیان گذار بازار را به خوبی میشناسد؟ آیا توانایی و قدرت کافی برای پیشبرد و به سرانجام رساندن استارتاپ را دارد؟ آیا میتواند از دوران خوب و بدی که استارتاپ درگیر آن میشود، بگذرند؟
بیشتر سرمایهگذاران اعتقاد دارند که بر روی تیمهایی که بنیانگذار آنها تجربه کافی را ندارد و یا نمیتواند ایده و چشمانداز خود را به خوبی اجرا کند، سرمایهگذاری نمیکند. داشتن ایده خیلی خوب است و حتی تبدیل آن به محصول بهتر است، اما وارد شدن به بازار، رشد کسب و کار و ساختن یک شرکت یک داستان کاملا متفاوت است. زمانی که میخواهیم کارمندانی را استخدام کنیم، ارزیابیهای خاصی را در مورد آنها انجام میدهیم. اما متاسفانه بسیاری از سرمایهگذاران این کار را در مورد تیمها انجام نمیدهند.
Arnaud Laurent از شرکای XLR Capital میگوید در بیشتر مواقع به زندگی شخصی بنیانگذارن هم نیم نگاهی میکند تا ببیند در مواقع فشار و مشکلات چگونه میتوانند شرایط را کنترل کنند.
او میگوید بنیانگذاران (استارتاپها) زیادی را دیدهاند که خودشان را بیش از حد جدی میگیرند. ما دوست داریم با کسانی همکاری کنیم که بتوانند در نهایت تواضع و شوخ طبعی از کسب و کار خود صحبت کنند.
او اشاره میکند که بنیانگذارانی را دیدهاند که تا زمانی که پول لازم را برای خودشان به دست نیاوردهاند، دست از کار نمیکشند. این تعریفی نیست که ما از کارآفرینی داریم.
بسته به اینکه سرمایه گذار فرشته داشته باشیم و یا صندوق سرمایهگذاری مرحله موخر، اولویتهای متفاوتی ممکن است وجود داشته باشد. Rodrigo Mallo Leiva یک سرمایهگذار فرشته از افریقای جنوبی است. او در مورد تیم میگوید:
آیا میتوانم تمام طول هفته را با آنها سپری کنم؟ من دوست دارم زمان زیادی را با تیم شرکتی که بر روی آن سرمایهگذاری کردهام، سپری کنم. شدیدا به کار تیمی اعتقاد دارم و بر روی تیمی سرمایهگذاری میکنم که از آنها خوشم بیاید. استعداد خیلی مهم است ولی این تیمهایند که برندهی رقابتها هستند. به نفس و غرور هم توجه زیادی دارم. آیا آنها میتوانند علایق مشتری یا سازمان را قبل از علایق خود قرار دهند؟ فهمیدن این موضوعات در همان اول کار سخت است، اما اینها اولویت من برای سرمایهگذاری بر روی یک کار تیمی است.
به نظر میآید تیم یکی از مهمترین عوامل برای سرمایهگذاران است. Wayne Gibbins نایب رییس Notion Capital میگوید:
مردم کلید اصلی هستند؛ تیم و بنیانگذارن از نگاه سرمایهگذار. آیا میتوانند سرمایهگذاران را دور هم جمع کنند و مردم را متقاعد کنند که ایدهی آنها را بخرند و استعدادیهای برتر را جذب کنند؟ آیا آنها میتوانند به مرور زمان و قدم به قدم به سوی موفقیت نزدیک شوند؟ آیا آنها میتوانند هم رهبرانی قوی و با اعتماد به نفسی باشند و هم بتوانند بازخوردهای بازار را هم از مشتریان و هم از سرمایهگذاران دریافت کنند؟
تخصص – شما و آنها
وقتی در زمینههای خاصی تخصص داشته باشید، پس میتوانید در آن زمینه تیم خود را راهنمایی کنید و یک پله از سرمایهگذارانی که تخصص خاصی ندارند، بالاتر باشید. البته این بدین معنا نیست که سرمایهگذارانی که اطلاعاتی در زمینهی استارتاپ شما نداشته باشند، پول و سرمایه را به کسب و کار شما اختصاص نمیدهند.
Struhl از Indicator Ventures میگوید:
شما نمیتوانید در همهی زمینهها متخصص باشید. دفعات زیادی بوده که آن زمینه و موضوع برای من نا آشنا و غریب بوده است. من معمولا سریع آنها را رد میکردم، چرا که توانایی ورود به حوزههای جدید و یادگیری آنها را نداشتم و چیز جدیدی هم نمیتوانستم به آن تیم اضافه کنم.
حتی اگر سرمایهگذاران دانش خاصی در مورد آن موضوع نداشته باشند، باید حتما علاقهی خاصیبه آن حوزه داشته باشند. Leiva میگوید:
آیا میتوانم یک ساعت در مورد آن صحبت کنم؟ آیا در کنفرانسهای مربوط به آن حوصلهام سر نمیرود؟ به عنوان یک سرمایهگذار فرشته باید همانند بنیانگذاران سعی کنم آوازهی شرکت را در همه جا پخش کنم. شاید خیلی از آن سردر نیاورم ولی باید بتوانند نظر من را در چند دقیقه اول جلب کنند و مرا وادار به سرمایهگذاری کنند. من به دنبال یک ویژگی خاص هستم، ویژگی که قبل از اسلاید سوم باعث شود تصمیم خودم را بگیرم.
چیزهایی که بنیانگذاران هیچ وقت نباید بگویند
رقیب؟ ما هیچ رقیبی نداریم.
ما بسیار تلاش کردهایم و همه چیز را میدانیم.
من جواب شما را در چند دقیقه آینده خواهم داد، اجاز دهید این چند اسلاید را هم نشان دهم.
اینها از جمله چیزهایی هستند که نباید جلوی سرمایهگذار آیندهی خود بگویید. شاید همین چند جمله باعث شود نظر آنها تغییر پیدا کند.
این مطلبی که ترجمه کردهام در سایت پارسیش منتشر شده است.